داستان عاشقانه
دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد…
ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:داستان عاشقانه, توسط کربختیاری